کانون فرهنگی منتظران ظهور

اینجا مأمن امنی است برای او که امنیت طلب است

۳۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

از شعبان بدون این دعا عبور نکنید

انسان اگر بداند که صاحب تمامی کمالات در یک وقت خاصی افراد ویژه ای را به نزد خود می خواند و از چشمه کمالات به آنها می نوشاند مسلم دست به اقدامی می زند تا خود را وارد این گروه کند. اما چگونه؟ آیا میتوان در همان وقت خاص خود را در بین آن افراد داخل کرد؟ خیر. چرا که صاحب کمالات، بصیر و علیم است. راه چاره تنها در این است که خود او نیز جزو یکی از همین افراد شود.

در ابتدای امر،خود را هم کلام با او می کند و روابط خود را با او گسترش می دهد و پس از گذشت روزها و هفته ها وارد مرحله جدیدی از روابط می شود و آن زمانی است که در اثر مراودات زیاد، شناخت او بالاتر می رود و شیفته ی جمال و جلال او می شود، سخنش از سر شیدایی و کلامش با سوز و گداز همراه است. اما این شیفتگی نیز باید مدتی ادامه یابد تا در او نهادینه شود و شخص را از لوث محبت ها و دلبستگی های پوج و خیالیش برهاند. هرگاه که او این مرحله را هم پشت سر گذاشت و ظرف دل خود را پاک کرد، زمان آن می رسد که روح تشنه ی خود را از کمالات سیراب سازد.



ادامه مطلب...
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

این 10 گروه وارد بهشت نمی شوند

بنابر تصریح روایات هستند افرادی که خدای متعال اجازه ورود به بهشت را به آنها نمی دهد.

عبد الله بن زیاد بن على بن الحسین از پدرش و او از امام صادق (ع) و او از پدرانش از على (ع) نقل می ‏کند که پیامبر خدا (ص) فرمودند: «چون خداوند بهشت را آفرید، آن را از دو خشت آفرید: خشتى از طلا و خشتى از نقره، و دیوارهاى آن را از یاقوت و سقف آن را از زبرجد و سنگریزه‏ هاى آن را از لؤلؤ و خاک آن را از زعفران و مشک خوشبو قرار داد، پس به آن فرمود: «سخن بگو»، پس او گفت: معبودى جز تو که زنده پایدار هستى وجود ندارد، هر کسى وارد من شود خوشبخت می ‏شود، پس خداوند فرمود: سوگند به عزّت و جلال و والائیم که کسى که مداومت در شراب خوارى داشته باشد در آن وارد نخواهد شد، و نه متکبّر و نه سخن چین و نه مأمور شرطه و نه خنثى و نه کفن دزد و نه مأمور مالیات و نه قاطع رحم و نه قدرى (کسى که به قضا و قدر ایمان ندارد).»

علاوه بر این، محمد بن حسین با سند خود نقل می ‏کند که پیامبر خدا (ص) فرمودند: «دائم ‏الخمر وارد بهشت نمی ‏شود و نه متکبّر و نه سیاه سوخته و نه مأمور شرطه و نه قاطع رحم و نه قدرى.»

مصنف این کتاب می ‏گوید: منظور از سیاه سوخته کسى است که با وجود بالا بودن سنّ و سال موى سر و ریشش هیچ سفید نشود و به او «غربیب» گفته می ‏شود.

منبع: الخصال، ترجمه جعفرى، ج ‏2، صفحه 157

۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۴۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

انتظار ...

عمری است که در سوز غم فاطمه (س) هستی

دلسوخته ی عمر کم فاطمه هستی

من مطمئنم روز ظهورت اول

در فکر بنای حرم فاطمه هستی

 
مهدی صفی یاری

(اللهم عجل لولیک الفرج)

۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۶ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
خادم الزهرا

کفاش و تاجر

در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد. او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت. امّا در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛ تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد...
یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟
کفاش گفت روزی سه درهم. تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت: بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است! برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده...

کفاش شوکه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت. آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند. از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن کیسه ی زر.

تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت، کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت : بیا! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده.

۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۱۴ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

در کثرت غربت خودت را پیدا کن

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: با غربت بساز! اگر در کثرت و جمعیّت هم هستی غربت خودت را پیدا کن که عزیزی و تنها در دست خدایی. هر جا خودت را و تنهاییت را پید اکنی، خدا آن‌جاست، در خانه باشی یا در جمعیت. هر کس با خدای خودش خلوت کند، تمام مشکلات خود و طایفه‌اش را حل می کند. چون وقتی مشکلات را از سر خودش رفع کند از سر آنها نیز رفع می‌شود.


بیخود نیست که می‌گویند اگر مومنی در یک خانواده باشد برکت بر آن جا می‌بارد، در مملکت هم همین طور است. ان شاء الله بزرگان ما هم این مطلب را در کنند. اشخاص بزرگی در مملکت هستند که خودشان را تمیز می‌کنند و خلوت می‌کنند. اینها دارند کار می‌کنند و اوضاع را خلوت می‌کنند. آن وقت متصدیان ما از بالا تا پایین جلو پایشان را می‌بینند. کارها از بالا درست می‌شود. ولی شما هم طالب و مایل باشید. حقیقتش از بالاست.


ادامه مطلب...
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

تا توکل تان چقدر باشد!

شهیدمحمد ابراهیم همت فرمانده لشگر 27 حضرت رسول خاطره ای درباره عملیات بیت المقدس نقل می‌کند.

موفقیت نیروهای ایرانی در مرحله‌ی اول و دوم عملیات الی بیت المقدس، موجب شد تا ارتش عراق همه‌ی توان خودش را در خرمشهر جمع کند و نگذارد به هر نحوی که شده، این شهر هم از دستش خارج شود. از طرف دیگر، مرحله‌ی سوم عملیات هم باید هر چه زودتر آغاز می‌شد اما با کدام نیرو؟ با کدام تجهیزات؟ چگونه بعد از ده روز عملیات شبانه‌روزی باز هم می‌بایست از نیروها انتظار داشت که بجنگند؟ در آن لحظه‌ی سرنوشت‌ساز اما یک جمله‌ی امام، ورق جنگ را به نفع نیروهای خودی برگرداند. شهید محمد ابراهیم همت وضعیت آن ایام را اینگونه تشریح می‌کند:


ادامه مطلب...
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۷ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

اینها مزه ایمان را نمی چشند

دروغ از گناهان کبیره و به تعبیر روایات کلید همه گناهان، زشتی ها و پلیدی ها است از این رو به شدت از آن نهی شده و آثار و عواقب سوئی برایش برشمرده می شود.

حضرت باقر (ع) فرمودند: «على بن حسین به فرزندنش می فرمود: «از دروغ کوچک و بزرگش، جدى و شوخیش بپرهیزید، زیرا آن کس که در چیز کوچک دروغ گفت به دروغ بزرگ نیز جرات پیدا کند.»

آیا ندانید که رسول خدا (ص) فرمودند: «بنده (خدا) پیوسته راست گوید تا خدا او را صدیق نویسد، و پیوسته دروغ گوید تا خدا او را کذاب (و دروغگو) نویسد.»

علاوه بر این، امام باقر (ع) می فرمایند: «خداى عز و جل براى بدى قفل هائى قرار داده، و کلیدهاى آنها را شراب قرار داده، و دروغ بدتر از شراب است.»

ادامه مطلب...
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الزهرا

حکم مربای انگور از لحاظ شرعی

*سئوال

در یک مجله ی آشپزی برای تهیه ی مربای انگور نوشته بود: انگور را بجوشانید،سپس آنرا صاف کرده،مجددا با شکر خوب بجوشانید تا قوام بیاید ،آیا این انگور مشکل پیدا نمی کند؟ آیا نجس می شود؟

انگور حکم مربای انگور از لحاظ شرعی

 

 

ادامه مطلب...
۰۴ خرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الزهرا

سخن امام علی درباره وحدت امت و علل سقوط جامعه

امیرالمومنین امام علی علیه السلام در پاسخ به نامه ابوموسی اشعری درباره حکمیت چنین نوشتند: همانا بسیارى از مردم تغییر کردند، و از سعادت و رستگارى بى بهره ماندند، به دنیا پرستى روى آورده، و از روى هواى نفس سخن گفتند. کردار اهل عراق مرا به شگفتى وا داشته است، که مردمى خودپسند در چیزى گرد آمدند، مى خواستم زخم درون آنها را مداوا کنم، پیش از آن که غیر قابل علاج گردد.
پس بدان در امّت اسلام، هیچ کس همانند من وجود ندارد که به وحدت امّت محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و به انس گرفتن آنان به همدیگر، از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا مى طلبم.
و به آنچه پیمان بستم وفا دارم، هر چند تو دگرگون شده، و همانند روزى که از من جدا شدى نباشى.
همانا تیره روز کسى است که از عقل و تجربه اى که نصیب او شده، محروم ماند ، و من از آن کس که به باطل سخن گوید یا کارى را که خدا اصلاح کرده بر هم زند، بیزارم. آنچه را نمى دانى واگذار، زیرا مردان بد کردار، با سخنانى نادرست به سوى تو خواهند شتافت، با درود.
 
متن حدیث: 

من کتاب له ( علیه السلام ) إلى أبی موسى الأشعری جوابا فی أمر الحکمین، ذکره سعید بن یحیى الأموی فی کتاب "المغازی":

فَإِنَّ النَّاسَ قَدْ تَغَیَّرَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ عَنْ کَثِیرٍ مِنْ حَظِّهِمْ فَمَالُوا مَعَ الدُّنْیَا وَ نَطَقُوا بِالْهَوَى وَ إِنِّی نَزَلْتُ مِنْ هَذَا الْأَمْرِ مَنْزِلًا مُعْجِباً اجْتَمَعَ بِهِ أَقْوَامٌ أَعْجَبَتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ وَ أَنَا أُدَاوِی مِنْهُمْ قَرْحاً أَخَافُ أَنْ یَکُونَ عَلَقاً وَ لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلى الله علیه وآله) وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی أَبْتَغِی بِذَلِکَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ کَرَمَ الْمَآبِ وَ سَأَفِی بِالَّذِی وَأَیْتُ عَلَى نَفْسِی وَ إِنْ تَغَیَّرْتَ عَنْ صَالِحِ مَا فَارَقْتَنِی عَلَیْهِ فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ نَفْعَ مَا أُوتِیَ مِنَ الْعَقْلِ وَ التَّجْرِبَةِ وَ إِنِّی لَأَعْبَدُ أَنْ یَقُولَ قَائِلٌ بِبَاطِلٍ وَ أَنْ أُفْسِدَ أَمْراً قَدْ أَصْلَحَهُ اللَّهُ فَدَعْ مَا لَا تَعْرِفُ فَإِنَّ شِرَارَ النَّاسِ طَائِرُونَ إِلَیْکَ بِأَقَاوِیلِ السُّوءِ وَ السَّلَامُ .
"نهج البلاغه، نامه 78"
۰۳ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۱۳ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
خادم الزهرا

با حضرت ابوالفضل قهر نکن!

طلبه ای سه حاجت داشت و مدت ها به زیارت حضرت ابوالفضل(علیه السلام) مشرف می شد.

روزی در حالی که در مقابل ضریح با کمال ادب و احترام ایستاده و مشغول زیارت بود، ناگاه دید عده ای از زنان عرب با پای برهنه و در حالی که کودک فلجی را به دست گرفته بودند وارد حرم شدند، و هلهله کنان دور ضریح چرخیدند و بیمارشان شفا پیدا کرد و از حرم خارج شدند.

آن طلبه وقتی این صحنه را مشاهده می کند، نزدیک ضریح می آید و می گوید: من چند سال است می آیم و حوائجم برآورده نمی شود، ولی به این عرب های بیابانی این گونه التفات دارید!…
و با صورت قهر و غضب از حرم بیرون می رود و تصمیم می گیرد دیگر به زیارت آن حضرت نرود.
به نجف می رود، در آن جا به او می گویند: خادم شیخ انصاری(رحمه الله) چند بار آمد و سراغ شما را گرفت، وی نزد شیخ می رود.

شیخ به او می فرماید: با حضرت ابوالفضل(علیه السلام) قهر نکن، حج می خواهید، خانه می خواهید، عیال می خواهید، برای شما فراهم می شود… خدا کند طوری یقین داشته باشیم که برای ما تزلزل حاصل نشود.

خداوند متعال در سوره شعرا میفرماید: " یاران حضرت موسی(علیه السلام) گفتند: قطعا فرعون و فرعونیان به ما می رسند، یعنی هلاک می شویم؛ ولی حضرت موسی(ع) فرمود: چنین نیست، پروردگارم با من است و به زودی مرا راهنمایی خواهد کرد. "

یعنی پشتم مثل کوه محکم است، چون آن ها که به ما وعده همراهی و نصرت داده اند با ما هستند و رفیق نیمه راه نیستند.

۰۳ خرداد ۹۵ ، ۰۸:۰۷ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
خادم الزهرا